6بهمن-رادین و پاتاف
سلام ماه من گلم امروز حسابی سرت شلوغ بود و بهت خوش گذشت. بله امروز خاله فروغ و عمو مصطفی به همراه پانته آ جون و افسانه جون که دیروز اومدند تهران،مهمون مامی بودند. خاله اینا عصر اومدند و آخر شب رفتند... به تو که خیلی خوش گذشت یکسره میگفتی فوووغ (خاله فروغ) پاشوووو و خاله را وادار میکردی همراه تو توپ بازی کنه... بعد از شام خوابت گرفته بود و با خاله مهسا رفته بودی تو اتاق خواب و از اونجا یکی یکی همه را صدا میکردی..اول از همه پاتاف (پانته آ)-قابل ذکره که تو به پانته آ جون میگفتی پاتا اما خاله مهسا سر به سرت میگذاشت و میگفت بگو پاتاففف....و تو هم دیگه میگی پاتافـــــــــــــــــــــــ- خلاصه ...